سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اتفاق نو

صفحه خانگی پارسی یار درباره

اوج پروانه رو یادم دادی منو از تو پیله بردی بیرون

از زمانی که عاشقت شدم ،زمونه باهام مهربونتره

تو لحظه هایی که پیش توام ،ساعتم همش خوابش میبره

تو اون لحظه ها برام مهم نیست ،چند شنبه است امروز قرن چندم

هرکی به جز تو هر چی به جز تو ، تو اون لحظه ها کم رنگ و گمه

 


سیگار

گفت:اینقدر سیگار نکش میمیری. . .

گفتم:اگه نکشم میمیرم. . .

گفت:اگه بکشی با درد میمیری. . .

گفتم:اگه نکشم از درد میمیرم. . .

گفت:هوای دودی جلوی درد رو نمیگیره. . .

گفتم:هوای صاف جلوی مرگو میگیره؟. . .


یه کم نگاهم کرد و گفت:بکش. . .


تاثیر دعا

سرمایه داری در نزدیکی مسجد قلعه فتح الله کابل رستورانی ساخت که در آن موسیقی و رقص بود و برای مشتریان مشروب هم سرو می شد ملای مسجد هر روز در پایان موعظه دعا می کرد تا خدا صاحب رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و بلای آسمانی بر این رستوران نازل یک ماه از فعالیت رستوران نگذشته بود که ... رعد و برق و توفان شدید شد و رستوران به خاکستر تبدیل گردید ملا روز بعد با غرور و افتخار نخست حمد خدا را بجا آورد و بعد خراب شدن آن خانه فساد را به مردم تبریک گفت و اضافه کرد: اگر مومن از ته دل از خداوند چیزی بخواهد، از درگاه خدا ناامید نمی شود ما خوشحالی مومنان و ملای مسجد دیری نپایید صاحب رستوران به محکمه شکایت برد و از ملای مسجد خسارت خواست ملا و مومنان چنین ادعایی را نپذیرفتند قاضی دو طرف را به محکمه خواست و بعد از این که سخنان دو جانب دعوا را شنید، گلویی صاف کرد و گفت : نمی دانم چه بگویم؟! سخن هر دو را شنیدم یک سو ملا و مومنانی هستند که به تاثیر دعا و ثنا ایمان ندارند وسوی دیگر مرد شراب فروشی که به تاثیر دعا ایمان دارد